جامعه شناسی
سیدضیاء هاشمی؛ محمد رضایی؛ سپیده اکبرپوران
چکیده
وضعیت ملالتآور و کسالتبار مدارس، سیاستگذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاستها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار ...
بیشتر
وضعیت ملالتآور و کسالتبار مدارس، سیاستگذاری برای افزایش شادی و نشاط را ناگزیر کرده است. موفقیت این سیاستها، پیش از همه در گرو وجود معنایی روشن و فهمی مشترک از شادی است. این مقاله با تکیه بر ابهام موجود در این حوزه، استخراج «معنا/ معانی حاکم بر مفهوم شادی در ساختار معنایی حاکم بر آموزش و پرورش» را موضوع اصلی کار خود قرار داده است. برای پرداختن به این موضوع از مبانی نظری لاکلائو و موف بهره بردیم و ساختار معنایی حاکم بر نظام آموزشی را گفتمانی در نظر گرفتیم که در آن معنای هر نشانه از نسبتش با دیگر نشانهها، بهویژه نقاط مرکزی بهدست میآید. با استفاده از اسناد سازمانی موجود و مصاحبههای نیمساختیافته، به گردآوری دادهها پرداختیم. تحلیل محتوای کیفی دادهها، سه معنا از شادی را پیش روی ما قرار داد؛ علاوه بر معنای مسلط و اصلی که شادی را یکی از عواطف بشری تعریف میکند و معتقد است شادی میتواند وسیلهای برای نیل به کمال یا مانعی بر سر راه آن باشد، با دو معنای موقت نیز مواجه هستیم که یکی ناظر به تحرک و فعالیتهای جسمانی و دیگری ناظر بر ویژگیهای مکانی مدرسه است. هر سه معنا موقت و ناپایدارند. نتیجه آنکه، ساختار معنایی یکسانی در سپهر دستگاه آموزش و پرورش ایران از شادی تثبیت نشده است. گویا معانی متکثری در کشمکش با یکدیگر حیات روزمره دانشآموزان را پر کرده است.